نظر شما در مورد مطالب این وبلاگ چیست؟
آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید
آمار وب سایت:
بازدید امروز : 207 بازدید دیروز : 4 بازدید هفته : 214 بازدید ماه : 344 بازدید کل : 188935 تعداد مطالب : 371 تعداد نظرات : 2 تعداد آنلاین : 1
1 - نمونه تاریخی
این داستان
برای خدا برخیزید و گامی فرا پیش نهید
بر اساس واقعه ای تاریخی
نویسنده : صلاح الدین احمد لواسانی ( موزیک )
(همهمه جمعیت در مسجد بزرگ شهر)
مرد 1 ( با فریاد و تقاضا ) دوستان قدری جابجا شوید تا برادرانی که بیرون مسجد هستند ، بتوانند
داخل شوند.
مرد 2 شیخ لحظاتی دیگر به مسجد می آیند ........ بگذارید برادران دیگر نیز وارد شوند .........
(همهمه بیشتر می شود.)
مرد 3 ( از فاصله ا ی دور تر- با صدای بلند) ..... شیخ به مسجد می آیند......... راه را باز کنید .....
مرد1 شیخ می آید .... راه بدهید .... (با فاصله) راه بدهید .... (با فاصله) بگذارید شیخ عبور کند ....
(مردم تک تک و با هم )
مردم سلام یا شیخ
بو سعید علیکم السلام
بو سعید علیکم
مرد 2 (باصدای بلند) بر محمد و آل محمد صلوه ....... (خود نیز صلوه می فرستد)
(جمعیت یک صدا صلوه می فرستند)
مرد 1 (باصدای بلند) برای خدا برخیزید و گامی فرا پیش نهید .
مرد 3 ( با تعجب وآرام خطاب به مرد 2) نگاه کن شیخ ابوسعید از رفتن بر بالای منبرپشیمان شد و
دارد باز می گردد .
مرد 2 (با تعجب )آری می بینم......... اما چرا؟ ...... بگذار از خود شیخ علت را جویای گردم.
(تجسم برخاستن از زمین)
یا شیخ چه شد؟ ..... از سخن گفتن پشیمان شدی ؟
بوسعید نه فرزندم ....... پشیمان نشدم ..... در میانه راه منبر بودم . که جوانی سخنی را که می خواستم
امروز با مردم در میان بگذارم، باز گفت . دیدم ،چون دیدم حرف دیگری برای گفتن ندارم. از میانه
راه باز گشتم .
مرد 3 کدام جوان یا شیخ.....
مرد 2 کدام سخن ......
بو سعید . برای خدا برخیزید و گامی فرا پیش نهید . سخن من همین است ، نگذارید مغولان خاک وطن را
محل ترکتازی های خود سازند. ....... والسلام ....
(موزیک)
کد را وارد نمایید:
عضو شوید
عضویت سریع